نقد فیلم بدون تاریخ، بدون امضا
رامتین کاظمی
فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» داستان یک پزشک قانونی به نام کاوه نریمان است که به دلیل خطای فرد دیگری، با یک خانواده موتورسوار تصادف میکند. در این تصادف، پسر خانواده جراحتی سطحی برمیدارد، اما روز بعد، کاوه نریمان متوجه میشود که پسربچه مرده است و شک میکند که شاید او دلیل مرگ این بچه بوده است.
مانند فیلم «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت»، محور اصلی داستان فیلم بدون تاریخ، بدون امضا، درگیری اخلاقی و فقر است و وحید جلیلوند، مانند فیلم قبل، در این فیلم نیز به خوبی توانسته میان این دو جنبه مختلف فیلم خود، تعادل برقرار کند و هیچکدام بر دیگری سایه ننداخته است.
در واقع بخش مربوط به دکتر کاوه نریمان که فردی نسبتا متمول است، به درگیری اخلاقی پرداخته و اعمال و رفتار او کاملا تحت تأثیر این مسئله است. بخش خانواده پسربچه نیز موضوع فقر را مطرح میکنند. راز موفقیت وحید جلیلوند این است که هیچگاه در فیلم به سمت شعارگرایی نمیرود و بیانیه صادر نمیکند.
نیمی از فیلم، به درگیریهای ذهنی کاوه نریمان میپردازد.
کاوه نریمان، نمیتواند این موضوع را نادیده بگیرد که شاید او مسبب مرگ پسربچه شده باشد، اما در ابتدا، تا جایی که میتواند از خانواده پسر فاصله میگیرد و تنها زمانی تصمیم میگیرد که خود را درگیر کند که دیگر امکان ندارد خطری او را تهدید کند. او فردی روشنفکر و فرهیخته به نظر میرسد، اما زمانی که پای زندگی خودش در میان باشد، تمام اصول زندگیاش زیر سوال میروند. آیا انجام کار درست به قیمت از دست دادن همهچیز شدنی است؟ عذاب وجدان را چگونه میتوان تحمل کرد؟ تماشاگر هنگام تماشای کاوه نریمان، دائما این سوال را از خود میپرسد که او در این موقعیت چه خواهد کرد.
در سوی دیگر، خانواده پسر نیز به همان اندازه خود را مقصر میدانند، مخصوصا پدر خانواده که تصور میکند شاید او باعث مرگ پسرش شده است. اما نمیتوان منکر این واقعیت شد که تمام اعضای این خانواده، مانند قربانیان به نظر میرسند. قربانیان جامعهای فقیر که خود را در برابر مصیبت بیدفاع میبیند و حتی دیگر به عدالت و دادخواهی نیز ایمانی ندارد و جنبه بدتر داستان این است که هیچگاه هیچ امیدی در افق سرنوشت این خانواده فقیر قرار نمیگیرد و حتی اتفاقات بدتری نیز برای آنها رخ میدهد. اگر این خانواده تا این حد از نظر مالی فقیر نبودند، باز هم این اتفاقات وحشتناک و دردناک برای آنها رخ میداد؟ ساخت فیلمی که بتواند این سوالها را مطرح کند، بدون شخصیتپردازی خوب ممکن نیست و وحید جلیلوند، از این نظر هم موفق بوده است.
وحید جلیلوند به نقد جامعه نمیپردازد و تلاشی برای تصمیمگیری نمیکند، او خیلی ساده وضعیت افرادی را نشان میدهد که تحت تأثیر فقر هستند و به همین دلیل، آن چه که نمایش میدهد، ارزشمند، دیدنی و البته دردناک است. او حتی قطببندی هم نمیکند و انگشت اتهام و تقصیر به سمت کسی دراز نمیکند و همین امر، ارزش فیلم او را بسیار بالا برده است.
از این نظر، شیوه فیلمسازی وحید جلیلوند، مخاطب حرفهای را به یاد فیلمهای اصغر فرهادی میاندازند. جلیلوند نیز تصویری واقعگرایانه از جامعه را نشان میدهد و اتفاقی را مطرح میکند که الزاما محدود به یک ناحیه جغرافیایی نیست و در عین حال برای مخاطب ایرانی بسیار ملموس است. او نیز به درستی فهمیده که نباید برای تماشاگر فیلم خود تصمیم بگیرد و تنها او را تشویق میکند تا پس از تماشای فیلم، درباره آن تفکر کند و به دلیل اینکه تماشاگر واقعا به فکر فرو میرود، فیلم موفقی است. همچنین، جلیلوند نیز عامدانه، لحظات حساسی مانند مرگ پسربچه یا قتل را نمایش نمیدهد تا تماشاگر با مطلع شدن از آنها، شگفتزده شود.
البته پایان فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» فاقد بلاتکلیفی شخصیتهای دچار به سرنوشتهای تلخ فیلم فرهادی است و همواره او تلاش میکند تا کمی سرنوشت خوب، قاطی زندگی شخصیتهایش کند و کمی امید به مخاطبان خود هدیه میدهد.
اما این امر بدون بازیهای درخشان بازیگران فیلم ممکن نبود. امیر آقایی، ایفای نقش یک مرد بااخلاق و باوجدان را به خوبی بلد است. بازی او لحظهای تصنعی نمیشود و به خوبی میتوان درگیریهای ذهنی او را حس کرد. زکیه بهبهانی را نیز میتوان شاهکار جلیلوند در معرفی بازیگر دانست. او بازیگر تازهکاری نیست اما با فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» هنر بازیگری خود را نشان داده است.
بازی نوید محمدزاده در فیلم بدون تاریخ، بدون امضا شگفتانگیز و تأثیرگذار است.
اما ستاره واقعی این فیلم، بیچون و چرا نوید محمدزاده است. او بدون شک در فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» بهترین نقشآفرینی خود را ارائه کرده است. وحید جلیلوند، تلاشی نکرده تا شخصیتهای فیلمش را رستگار کند یا توجیهی برای رفتار آنها ارائه کند. آنها شخصیتهایی کاملا طبیعی هستند و نوید محمدزاده در اجرای چنین مفهومی نقش بسزایی داشته است. کافی سکانسی را که او به مرغداری میرود، تماشا کنید. بسیار نادر است که ببینید یک بازیگر بتواند اینقدر قانعکننده چنین نقشی را ایفا کند و کاری کند که تماشاگر، درد شخصیت روی پرده را حس کند.
اگرچه فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» دارای تعدادی نمای اضافی و حتی طولانی است، اما باید از کار وحید جلیلوند به عنوان کارگردان و فیلمبردار او، پیمان شادمانفر تقدیر کرد. همچنین، عبدالله اسکندری نیز به عنوان طراح گریم، از بهترین کارهای خود را انجام داده است. فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» از نظر فنی، میتواند کلاس درسی برای فیلمسازان جوان باشد.
نکته جالب و حیاتی درباره داستان فیلم بدون تاریخ، بدون امضا این است که آشنایی شخصیتهای فیلم، همه ناشی از بیشعوری فردی است که بیدلیل برای یک سبقت عجله میکند و باز هم فیلم، از قضاوت خودداری میکند. اگر یک نفر فقط کمی احساس مسئولیت داشته باشد، کمی ملاحظه دیگران را کند و فقط کمی فرهنگ شهرنشینی را رعایت کند، چنین اتفاقی رخ نمیدهد، اما جالب است که آشنایی همین افراد، به دلیل همین حادثه، نیز نهایتا منجر به این پایانبندی شده است و به همین دلیل، قضاوت درباره آن فرد و دیگر شخصیتهای فیلم کار بسیار سختی است.
فیلم بدون تاریخ بدون امضا، اثر فاخر دیگری از موج نوی سینمای ایران است که به اندازه موضوعات اجتماعی، به موضوعات انسانی نیز میپردازد. وحید جلیلوند هم اثر فقر را نمایش میدهد و تماشاگر خود را متأثر میکند و با طرح سوالات اخلاقی بسیار چالشبرانگیز، تماشاگر را عمیقا به فکر فرو میبرد و پایانبندی فیلم نیز در راهنمایی تماشاگر برای رسیدن به پاسخهایش، سهم بسزایی دارد. فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» از جمله آثاری است که نباید بیتفاوت از کنار آن رد شد.
۹٫۵
فوقالعاده
نکات مثبت
- – نوید محمدزاده
- – فیلمنامه علی زرنگار و وحید جلیلوند
- – دوری از شعارگرایی
- – نمایش اثر فقر در جامعه
- – دیلمای اخلاقی فیلم مخاطب را به فکر فرو میبرد
نکات منفی
- – ضرباهنگ فیلم گاهی بیش از حد کند میشود
برچسب ها :فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا»
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰